بروزترین مرجع مطالب

عکس،فیلم،موزیک،رمان،داستان

خسته از روزهای تکراری

 

افسرده از بازی روزگار

 

دل زده از مردم دنیا

 

آزرده خاطر از همه

 

شکست های پی در پی

 

و .... و .... و .... و .... و

 

اینها همه تاوان است

 

تاوان یک نگاه

 

یک نگاه و لرزش دل

 

کاش فرصت برای امتحان کردن وجود داشت

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:17توسط بخشین | |

 

 



فکر می کردم تنهایی یعنی؛

من… سکوت… پنجره های خاک گرفته… اتاق خالی از تو

نمیدانستم سنگینی اش بیشتر می شود …

در ازدحام آدم ها

+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:14توسط بخشین | |

 

 

همــــین کــه نـــباشــی

یــعنــی رفـتــه ای . . .

آسمــان و ریــسـمــان بــافــتـن هـــم نـــدارد

تــو اگــر بــافـتن بلــد بــودی

بــند دلــم پــاره نمــی شــد

" مـــن و تــــو " نمــی پــوســـید

" مــن و تـــو " . . .

ایــن همــه گــــِره ی ِ کـــور نــداشـــت

+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:12توسط بخشین | |

 

 

آدمی که بخواهد برود…
میرود!
داد نمیزند که من دارم میروم!!!
آدمی که رفتنش را داد میزند..
نمیخواهد برود!
داد میزند که نگذارند
برود!!!

+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:12توسط بخشین | |

 

یاد گرفـــــــــــــتم که ...

عشق یعنی فاصله و فاصله یعنی :


دو خط موازی که هیچ وقت بهم نمی رسن .... !!!


یاد گرفــــــــــتم که ...


همون قدر که محبت کنی ارزشت کم میشه .... !!!


و یاد گرفتــــــــــم که ...


هرچی عاشق تر باشی... تنها تری

+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:10توسط بخشین | |

خدایــــــا !

مگه نگفته بودی حق انتخاب دارم؟

پس چرا انتخابم کنار یکی دیگس؟

 

سفید شد....

تار مویی که گفته بودی با

                              ...دنیا...

هم عوضش نمیکنی!

 

منو که میزارید تو قبر بزنید رو شونه ام و بگید

سخت گذشت...ولی دیدی گذشت؟

+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:10توسط بخشین | |

از شکستم غمگین نیستم

 شرمنده ام شرمنده ی دلم

دلی که بهم اعتماد کرد اما

شکست...

دلی که قول دادم مراقبش باشم اما

سوخت...

دلی که عاشقش کردم اما

تنها ماند...

دلم شرمندتم:(

+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:6توسط بخشین | |

 

آنان که عشق را میفهمند عذاب میکشند…

وآنان که عشق را نمیفهمند عذاب میدهند…

+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:4توسط بخشین | |

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:4توسط بخشین | |

 

 

تو رو باید میشناختم که هزارتا چهره داشتی

روی احساس و دل من داشتی قیمت می گذاشتی

تو نتونستی بفهمی که وفا خریدنی نیست

چینی شکسته ی دل دیگه پیوند شدنی نیست

 

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:0توسط بخشین | |

+نوشته شده در برچسب:,ساعت13:44توسط بخشین | |

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت13:43توسط بخشین | |

+نوشته شده در برچسب:,ساعت13:43توسط بخشین | |

 

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت13:42توسط بخشین | |

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت13:41توسط بخشین | |

見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字 خودکارتــ رو گم کنی : خودکار نداری 見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字

見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字 خودکار نداشته باشی : جزوه نداری  見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字

キラキラ のデコメ絵文字 جزوه نداشته باشی : درس نمی خونی キラキラ のデコメ絵文字

キラキラ のデコメ絵文字 درس نخونی : قبول نمی شی キラキラ のデコメ絵文字

見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字 قبول نشی : مدرکــ نمی گیری 見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字

見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字 مدرکـــ نداشته باشی : کار گــیرت نمی یاد 見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字

キラキラ のデコメ絵文字 کار نداشته باشی : پول نداری キラキラ のデコメ絵文字

キラキラ のデコメ絵文字  پول نداشته باشی : غذا نداری キラキラ のデコメ絵文字

見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字 غذا نداشته باشی : لاغر می شی 見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字

見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字 لاغر بشی : زشت می شی 見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字

キラキラ のデコメ絵文字 زشت بشی : ازدواج نمی کنی キラキラ のデコメ絵文字

キラキラ のデコメ絵文字 ازدواج نکنی : بچه دار نمی شی キラキラ のデコメ絵文字

キラキラ のデコメ絵文字 بچه نداشته باشی : تنهایی キラキラ のデコメ絵文字

キラキラ のデコメ絵文字 تنها باشی : افسرده می شی キラキラ のデコメ絵文字

見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字 افسرده بشی : مریض می شی 見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字

見てね(^◇^)┛ キラキラ のデコメ絵文字 مریض بشی

+نوشته شده در برچسب:,ساعت13:17توسط بخشین | |

 

 

 

میان ماندن و نماندن

فاصله تنها یک حرف ساده بود

از قول من

به باران بی امان بگو :

دل اگر دل باشد ،

آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد...

+نوشته شده در برچسب:,ساعت12:59توسط بخشین | |

  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

 

 

دنم موج برمیدارد روی دریای خیالت

کوبانده می شوم به ساحل تنهایی و شن های داغ خواستن
تو را درخود فرو می کشند و کفم بریده می شود از شوق شیدایی !

.

.

.
مشترک گرامی
تاریخ شارژ ارادت ما به شما تا وقتی نفس باقی است اعتباردارد !
“همراه آخر”

.

.
.
.
در هر ورق زمان نوشته ام : به یادت میمانم حتی اگر هزار صفحه از تو دور باشم !
.

.
.
تو مثل دعای مادرم از ته دل می آیی …
.

.
.

.

.

در ادامه مطلب ......

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت13:46توسط بخشین | |

 

 

دلتنگى

 

حس نبودن کسی است که تمام وجودت یکباره

 

تمنای بودنش را می کند

+نوشته شده در برچسب:,ساعت13:44توسط بخشین | |

+نوشته شده در برچسب:,ساعت13:31توسط بخشین | |

هر چه خدا بخواهد

سالهای بسیار دور پادشاهی زندگی می‌کرد که وزیری داشت. وزیر همواره می‌گفت: هر اتفاقی که رخ می‌دهد به صلاح ماست. روزی پادشاه برای پوست کندن میوه کارد تیزی طلب کرد اما در حین بریدن میوه انگشتش را برید، وزیر که در آنجا بود گفت: نگران نباشید تمام چیزهایی که رخ می‌دهد در جهت خیر و صلاح شماست!

 

پادشاه از این سخن وزیر برآشفت و از رفتار او در برابر این اتفاق آزرده خاطر شد و دستور زندانی کردن وزیر را داد. چند روز بعد پادشاه با ملازمانش برای شکار به نزدیکی جنگـلی رفتند. پادشاه در حالی که مشغول اسب سواری بود راه را گم کرد و وارد جنگل انبوهی شد و از ملازمان خود دور افتاد، در حالی که پادشاه به دنبال راه بازگشت بود به محل سکونت قبیله‌هایی رسید که مردم آن در حال تدارک مراسم قربانی برای خدایانشان بودند، زمانی که مردم پادشاه خوش سیما را دیدند خوشحال شدند زیرا تصور کردند وی بهترین قربانی برای تقدیم به خدای آنهاست!

آنها پادشاه را در برابر تندیس الهه خود بستند تا وی را بکشند، اما ناگهان یکی از مردان قبیله فریاد کشید: چگونه می‌توانید این مرد را برای قربانی کردن انتخاب کنید در حالی که وی بدنی ناقص دارد، به انگشت او نگاه کنید! به همین دلیل وی را قربانی نکردند و آزاد شد.

پادشاه که به قصر رسید وزیر را فراخواند و گفت: اکنون فهمیدم منظور تو از اینکه می‌گفتی هر چه رخ می‌دهد به صلاح شماست چه بوده زیرا بریده شدن انگشتم موجب شد زندگی‌ام نجات یابد اما در مورد تو چی؟ تو به زندان افتادی این امر چه خیر و صلاحی برای تو داشت؟! وزیر پاسخ داد: پادشاه عزیز مگر نمی‌بینید، اگر من به زندان نمی‌افتادم مانند همیشه در جنگل به همراه شما بودم در آنجا زمانی که شما را قربانی نکردند مردم قبیله مرا برای قربانی کردن انتخاب می‌کردند، بنابراین می‌بینید که حبس شدن نیز برای من مفید بود!

+نوشته شده در برچسب:,ساعت14:56توسط بخشین | |

 

 

 

 

 

سلامتی کسی که “تصور” نبودنش ،

 

تلخ ترین “واقعیت” زندگی آدمه …

+نوشته شده در برچسب:,ساعت14:46توسط بخشین | |

http://upload.tehran98.com/img1/s3ytu4bmaz3jul4ai9b.jpg

+نوشته شده در برچسب:,ساعت14:44توسط بخشین | |

مـــات شــدم از رفـتنت …

Naghmehsara (552)

 

مـــات شــدم از رفـتنت …

هیــچ مـیز شطـرنجی هـم در مــیان نـــبـود !

ایـن وســط فــقط یـک دل بـــود …

کـه دیگــر نـیست…

+نوشته شده در برچسب:,ساعت14:39توسط بخشین | |

به حرفام گوش کن......!!!!!

 

میخوام پسر بودن رو برات توصیف کنم...

 

پسر یعنی اینکه در حین درس باید کار بکنی

 

پسر یعنی اینکه تو کارای سخت مردی و تو کارای بخواب و بخور بچه

 

پسر یعنی اینکه سیزده سال تحصیل با دردسر برای بیکاری

 

پسر یعنی اینکه:نه حق گریه داری،نه حق اعتراض داری،نه حق کناره گیری

 

پسر یعنی یک عمر زحمت برای رویارویی با مشکلات

 

پسر یعنی اینکه درست تموم نشده به فکر سرباختن باشی(سربازی)

 

پسر یعنی اینکه وقتی عید رسید واس خودت لباس نخری تا دخترت بتونه هر چی دوس داشت بخره

 

 

پسر یعنی کوه درد

 

پسر بودن یعنی بی پول عاشق نشی

 

پسر بودن یعنی مسئولیت

 

پسر یعنی  کار،کار و کار

 

پسر یعنی گریه شبانه

 

پسر یعنی یک دنیا کلمه پر معنی

 

پسر یعنی.............

 

پسر یعنی من

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت18:59توسط بخشین | |

رسم ” خوب ” ها همین است
حرف آمدنشان شادت می کند
و حرف رفتنشان با دلت چنان می کند
که هنوز نرفته،
دلتنگشان می شوی . . .

.

گنـاه ِ ڪیستــــــــــ ؟!
حاבِثـﮧ ـها ؟
فاصِلــﮧ ـها ؟
פֿاطِره ـها ؟
جاבه هاے ِ בور و בراز ؟
یــــا
בل ِ مـَטּ ؟ … ڪـﮧ برای تو تَنگ شـُבه است !

.

حوصله خواندن ندارم
حوصله نوشتن هم ندارم
این همه دلتنگی دیگر نه با خواندن کم می شود نه با نوشتن …
دلم تو را می خواهد ...!
.

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت18:55توسط بخشین | |